طوفانالاقصی چالش جدید نظام تکقطبی!
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۳۵۳۲۸
فارسپلاس؛ محمدحسین محترم در یادداشتی نوشت: ۱-رژیم صهیونیستی با ادعای اینکه طوفانالاقصی در حکم ۱۱ سپتامبر اسرائیل بود، تلاش داشت در جهت تحتالشعاع قرار دادن شکستهای ترمیمناپذیر خود و مهار شرایط جدید، جنگ غزه را به نفع خود جهانی کند.
اما اولا برعکس شد و این انتفاضه فلسطین و حمایت از آن بود که جهانی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ثانیا از همه مهمتر اینکه این عملیات درستی این سخن حکیمانه حضرت امام را نشان داد که «ام الفساد اصلی آمریکاست و هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»!.
ثالثا طوفانالاقصی در مقیاسی گستردهتر فلسطین را از محور جهان اسلام به محور چالش بین نظام چندقطبی و نظام تک قطبی تبدیل و جبهه مقاومت را گستردهتر و جبهه عبری–غربی–عربی را منزویتر کرد. این عملیات مخالفت برخی از قدرتها و دولتها با رژیم صهیونیستی و آمریکا را آشکارتر و بلکه آشکار و برخیها را از همکار به دشمن اسرائیل و آمریکا تبدیل کرد و به معتقدین به نظام چندقطبی جرات و فرصت جدیدی داد تا در مقابل نظام تک قطبی آمریکا با قدرت و اعتماد به نفس بیشتری بایستند و آشکارا وارد میدان ترسیمشده مقاومت شوند.
بعد از ورود روسیه به جنگ سوریه، این دومین حضور سیاسی محسوس مسکو در مسائل غرب آسیا است که بشدت نیز مورد هجمه رسانههای عبری –غربی از جمله بیبی سی و اینترنشنال قرار گرفت. رئیسجمهور روسیه با ارسال ۵۰ تن کمک به مردم غزه، در یک موضعگیری بیسابقه تاکید کرد «در جنگ فلسطین اگر مردها (فلسطینیها) میخواهند بجنگند، خب بگذارید بجنگند!».
پوتین موضع خود را فراتر برد و آمریکا را مسئول جنایات رژیم اسرائیل در فلسطین برشمرد و تاکید کرد«تنها راه کمک به فلسطینیها مبارزه با کسانی است که پشت این جنایات هستند». روسیه حتی در یک حرکت نمادین مهم یک همذاتپنداری کرد و محاصره غزه را یادآور محاصره لنینگراد در جنگ جهانی دوم دانست. چین نیز برای هماهنگی با ایران به منظور کمک به غزه اعلام آمادگی و نام اسرائیل را از نقشههای آنلاین پاک و پیشنویس قطعنامه آمریکا علیه مقاومت غزه در شورای امنیت سازمان ملل را وتو کرد، که رسانههای غربی را بشدت خشمگین نمود. رسانه دولتی کره شمالی هم برای اولین بار رژیم اشغالگر قدس را محکوم و رهبر این کشور دستور حمایت همهجانبه از مقاومت فلسطینیها را صادر کرد و دولت آمریکا را مسئول اصلی تراژدی در فلسطین و مشکلات غرب آسیا دانست و گفت اگر جنگ جهانی سوم رخ دهد «تمام بمبهای هستهای خود را بر سر آمریکا فرو خواهد ریخت»!.
عراق و الجزایر خواستار قطع ارسال نفت به غرب شدند. عمرو موسی دبیرکل پیشین اتحادیه عرب و مرد جوش دادن سازش با اسرائیل نیز به این نتیجه منطقی رسید که «طوفانالاقصی واکنش طبیعی فلسطینیها به اشغالگری صهیونیستهاست و هرگونه مذاکره با رژیم صهیونیستی مثل شخم زدن دریا بیفایده است».
نخستوزیر عراق با نطقی طوفانی در اجلاس قاهره، غزه امروز را «آزمون جدیدی برای نظام جهانی» برشمرد که «بارها این نظم مردود شده است» و هشدار داد که «هیچکس حق سازش یا عقبنشینی به نیابت از ملت فلسطین را ندارد!». برخی دولت و کشورها هم روابط دیپلماتیک را با اسرائیل قطع و سفرای خود را فراخواندند.
در خود غرب نیز فلسطین موضوع مهم روز سیاستمداران شده است. به عنوان مثال برنی سندرز سناتور آمریکایی اسرائیل را به عنوان مسئول کشتار هزاران انسان بیگناه محکوم میکند و خواستار توقف فوری جنگ علیه غزه میشود و 500 مقام و سیاستمدار آمریکایی در نامهای رسمی حمایت رئیسجمهور آمریکا از جنایات اسرائیل را محکوم میکنند.کارکنان کاخ سفید به همراه اعضای حزب کارگر انگلیس هم در اعتراض به حمایت این کشورها از اسرائیل تجمع یا استعفا میکنند و رهبر حزب حاکم در ایرلند خواستار اخراج سفیر اسرائیل میشود و...
۲-با فهم راهبردی سطح چالشها و درگیریهای کشورها با آمریکا به خوبی قابل درک است که چرا به حمایت از مسئله فلسطین و حماس برخاستهاند. آنها به خوبی میدانند اسرائیل قلب هژمونی آمریکا در دنیاست و میدانند برای مقابله با هژمونی آمریکا باید سناریوهای جدیدی در مقابل اسرائیل طراحی کنند و برای نظم جدید جهانی راهی جز قبول این واقعیت ندارند و خواسته و یا ناخواسته وارد میدان ترسیم شده از سوی مقاومت شدهاند. لذا فلسطین اکنون میدان جدید تقابل بازیگران منطقهای و جهانی است و در سطح کلان موجودیت فلسطین در پازل منافع ملی کشورهای مخالف آمریکا تعریف میشود.
۳-اما متأسفانه چند کشور عربی-اسلامی هنوز درحال شرطبندی روی اسب بازنده و قمار با رژیم صهیونیستی هستند که تاکنون نیز بازنده میدان جنگ غزه بودهاند!. چرا شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی باید ادعا کند «۹ کشور عربی بیش از یک ماه همچون سدی در مقابل تلاشها برای توقف جنگ علیه غزه ایستادهاند»؟!. درحالی که غربیها با تمام قوا در کنار رژیم صهیونیستی ایستادهاند، هنوز برخی از این کشورها حتی عاجز از ارسال کمکهای غذایی و پزشکی به نوار غزه هستند. در شرایطی که دنیا علیه آمریکا و اسرائیل در حمایت از غزه به میدان آمدهاند، نشستهای قاهره و امان و ریاض نشان داد این کشورها درک درستی از تحولات منطقه و جهان ندارند و همچنان اسیر فشارهای آمریکا هستند.
گویا خارجی بودند، نه کشورهایی برادر و عربی و اسلامی! چرا رئیسجمهور ترکیه به جای «بچه لوسِ آمریکا» خواندن رژیم بچهکش صهیونیستی، شیرهای خط نفت را به روی این رژیم جنایتکار نمیبندد و چرا مصر به جای درخواست تحقیقات بینالمللی بیخاصیت، از اول جنگ گذرگاه رفع را باز نکرد؟! و... آمریکا با متوقف کردن وامهای صندوق بینالمللی پول و کمکهای ژاپن و فرانسه به مصر و اردن و دیگر کشورها تلاش دارد از اهرم اقتصادی علیه جبهه مقاومت استفاده کند. البته بشدت نگران اتفاق سال ۱۹۵۶هم است که کمک خود به مصر را به دلیل به رسمیت شناختن دولت چین قطع کرد و مسکو بلافاصله وارد عمل شد و جمال عبدالناصر توانست کانال سوئز را ملی کند و انگلیس و فرانسه و اسرائیل را به جنگ بکشاند.
آمریکا نقش مسکو در جنگ اعراب و اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ را نیز فراموش نکرده است. زمانی که دمشق در خطر سقوط قرار گرفت، این تهدید اتمی مسکو بود که اسرائیل را مهار کرد و آتشبس برقرار شد. امروز یکی از درسهای آن سالها این است که کشورها میتوانند بدون آمریکا، خود تصمیم بگیرند. موضوعی که شورای آتلانتیک نیز به آن اذعان کرده است.
4- از دستاوردهای بزرگ جنگ غزه این بود که نه تنها توانست دنیای اسلام اعم از شیعه و سنی، بلکه تمام جهان را حول محور فلسطین متحد و یکپارچه کند. از «بسیج لندن و پاریس»! گرفته تا آمریکا و سایر نقاط دنیا. این گستره بیسابقه حمایت از موج جهانی انتفاضه موشکی بود که وزیر خارجه رژیم صهیونیستی را مجبور به پذیرش شکست در برابر فشارهای در حال افزایش افکار عمومی جهان نمود و رئیس ستاد وزارت خارجه اسرائیل را پس از ناکارآمدی در مدیریت جنگ وادار به استعفا کرد. شرایط کنونی نشان داد حضرت امام (ره) با درک درست و واقعی از آینده، سیاست و استراتژی «هر مسلمان یک سطل آب»را مطرح کردند و اکنون این سیاست جهانی شدهِ به «هر نفر یک سطل آب» چه مسلمان و چه غیرمسلمان تبدیل شده است.
علاوهبر تجمعات و راهپیماییهای هزاران نفری و بعضا میلیونی که یادآور تظاهرات میلیونی روز قدس در تهران است، موضعگیری شخصیتهای تاثیرگذار در دنیا خود حکایتکننده از متحول شدن اذهان ملتها در حمایت عملی از فلسطین است تا جایی که به میدانهای ورزشی هم کشیده شد و رونالدو ستاره فوتبالی که مسلمان نیز نیست، هنگامی که خبرنگار اسرائیلی درخواست مصاحبه با او را داشت، میکروفن او را به طرفی پرتاب کرد و خود در ویدئویی خطاب به مردم غزه تاکید کرد «من یک بازیکن بسیار مشهور هستم؛ ولی قهرمان واقعی شما هستید.
امید خود را از دست ندهید، من و دنیا با شما هستیم!». لذا همانگونه زمانی که رهبرمعظم انقلاب در سازمان ملل گفتند که «انقلاب اسلامی و ۸ سال دفاع مقدس یک قدرت جدیدی در دنیا معرفی کرد» و بعد در جنگ ۳۳ روزه قدرت حزبالله و در جنگ یمن قدرت انصارالله به عنوان قدرتهای جدید دیگر به دنیا معرفی شدند، حالا طوفانالاقصی قدرت جدید دیگری به دنیا معرفی کرد.
5- اکنون این حمایت جهانی از غزه این سخن رهبری را از زوایای مختلف روشنتر و قابل فهمتر کرد که «اسرائیلیها اشتباه محاسباتی میکنند که ایران پشت حمله طوفانالاقصی بوده»! و اگر بخواهند بر این اشتباه محاسباتی خود اصرار کنند، لاجرم باید بپذیرند که این موج جهانی بیسابقه، حمایت از سیاستهای جمهوری اسلامی بوده است!
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: غزه نظام تک قطبی رژیم صهیونیستی طوفان الاقصی فلسطینی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۳۵۳۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا « راه حل دو کشوری » میان فلسطین و اسرائیل ممکن است؟/ چالش های پیش روی کشور مستقل فلسطین چیست؟
به گزارش جماران، از زمان آغاز جنگ غزه در اکتبر 2023 مسئله ضرورت تشکیل کشور مستقل فلسطین بیش از پیش در محافل سیاسی و البته رسانه ای مطرح شده است. نشریه آنلاین و مکتوب «هیل» که نزدیک به کنگره ایالات متحده محسوب می شود، در تازه ترین نوشتار به چالش های پیش روی راهکار تشکیل دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین پرداخته و می نویسد:
در حال حاضر هر کسی که میخواهد در جریان اصلی بحث خاورمیانه در نظر گرفته شود، باید حمایت جدی خود را از «راهحل دو کشوری» برای درگیری بین اسرائیلیها و فلسطینیها اعلام کند. راه حل دو کشوری یعنی وجود دولت اسرائیل که در ماه مه 1949 در سازمان ملل پذیرفته شده در کنار یک کشور فلسطین که یک دولت ناظر غیرعضو در سازمان ملل متحد شناخته می شود. اما علامت سوال بزرگ این است: کشور فلسطین چگونه خواهد بود؟
با به راه افتادن موجی از احساس های ضداسرائیلی در سطح بین المللی، حماس هم درباره راه حل دو دولتی موضع گیری کم سابقه ای داشته است.
خلیل الحیه که نماینده شهر غزه در شورای قانونگذاری فلسطینی و یکی از اعضای دفتر سیاسی حماس مستقر در قطر است، در یکی از تازه ترین اظهار نظرها در این باره گفته بود که حماس حاضر است با یک آتشبس پنج ساله یا بیشتر با اسرائیل موافقت کند و در صورت ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی، سلاحهای خود را روی زمین گذاشته و به یک حزب سیاسی تبدیل خواهد شد. او همچنین تاکید کرد که حماس آمادگی دارد به سازمان آزادیبخش فلسطین بپیوندد تا یک دولت واحد برای غزه و کرانه باختری تشکیل شود. او در بخش دیگری از این مصاحبه تاکید کرد که «حماس آمادگی دارد حدود کشور فلسطینی را بر اساس قطعنامههای بینالمللی که تاکید دارد باید در امتداد مرزهای پیش از جنگ ۱۹۶۷ تشکیل شود، بپذیرد.»
با این حال، الحیه به طور جداگانه به یک روزنامه عربی مستقر در لندن گفت که هرگونه توافق با اسرائیل صرفاً یک اقدام موقت خواهد بود و بر تعهد به «حق تاریخی بر تمام سرزمین های فلسطینی» تاکید کرد. منظور او از سرزمین تاریخی فلسطین منطقه ای است که شامل کشور کنونی اسرائیل هم می شود.
این چندان تعجب آور نیست: منشور تأسیس حماس در سال 1988، ادعای «هر وجب از فلسطین» را دارد، که آن را به عنوان «سرزمین وقف اسلامی که تا روز قیامت برای نسلهای مسلمان وقف شده است» توصیف میکند.
منشور در سال 2017 به روز شد، اما تجدید نظر این سند در این بخش عمیقاً مبهم ماند و ادبیات آن به گونه ای بود که می توانستیم مفهوم «دولت فلسطین در مرزهای قبل از جنگ شش روزه 1967» را از آن به دست آوریم. اما خالد مشعل، رئیس وقت دفتر سیاسی حماس، در آن زمان به الجزیره گفت: «اصول ملی ما بدون تغییر باقی مانده است. هیچ تناقضی وجود ندارد.»
بنابراین، احتمال دستیابی حماس و دولت اسرائیل به یک درک متقابل قابل درک از «راه حل دو کشور» اندک است. حتی اگر ایده دو کشور را در سناریویی بپذیریم که در آن حماس تمایل خود را برای نابودی کشور اسرائیل رد کند، یک کشور مستقل فلسطینی چگونه خواهد بود؟
اولین مانع بزرگ این است که دو مرکز جمعیت فلسطین، کرانه باختری و نوار غزه، به هم پیوسته نیستند. حتی در باریک ترین حالت، فاصله بین این دو منطقه 25 مایل است، با قلمروی بین آنها که مطلقاً هیچ چشم اندازی برای رها کردن این منطقه توسط اسرائیل وجود ندارد. یک کشور فلسطینی از دو منطقه مجزا تشکیل خواهد شد که بیش از دو میلیون نفر در غزه و نزدیک به سه میلیون نفر در کرانه باختری باشند.
به جز کشورهایی با مناطق بسیار کوچکتر، مانند استان محصور روسیه کالینینگراد، و کشورهای جزیره ای، به سختی می توان به یک کشور موفق و پایدار متشکل از دو نهاد «کمابیش مساوی اما از نظر جغرافیایی مجزا» فکر کرد. از سال 1947 تا 1971، پاکستان شامل سرزمینی بود که ما اکنون به عنوان پاکستان و بنگلادش مدرن می شناسیم (بنگال شرقی 1947-55، پاکستان شرقی 1955-71)، اما این ترتیب کمتر از 25 سال پس از یک جنگ خونین برای استقلال از هم پاشید و میلیون ها غیرنظامی کشته شدند.
در مرحله بعد اگر این گسست جغرافیایی را هم بپذیریم، خود کرانه باختری یک واحد همگن نیست. این منطقه در سال 1967 توسط اسرائیل تصرف شد و دولت فلسطین، در زمان محمود عباس، رئیس جمهور 88 ساله - که اکنون در نوزدهمین سال از دوره چهار ساله ریاست جمهوری خود است - تنها حدود دو سوم کرانه باختری را در اختیار دارد. صدها منطقه انفرادی حدود 400000 نفر از جمعیت را مهاجران یهودی تشکیل می دهند.
واقعیت بیرحمانه این است که در هر یک از بخشهای کشور فعلی فلسطین، حکومت محدودی وجود دارد و در حالی که میتوان دیدگاههای متفاوتی در مورد دلایل آن داشت، هیچ دولت منسجم و یکپارچهای وجود ندارد تا در صورت به رسمیت شناختن بینالمللی کنترل را به دست بگیرد. حماس از سال 2007 نوار غزه را تحت کنترل دارد، در حالی که فتح، بزرگترین جناح سازمان آزادیبخش فلسطین، در کرانه باختری تسلط دارد و این دو رقیب سرسختی هستند که رابطه پرتنشی را با هم تجربه می کنند.
تعدادی از عوامل پیچیده دیگر نیز وجود دارد. اقتصاد غزه که همیشه درهم و برهم بوده، پس از تهاجم اسرائیل ویران شده است. فساد در هر دو بخش از دولت فلسطین رایج است. نقض حقوق بشر گسترده است. بدهی ملی بیش از 8 میلیارد دلار، حدود یک پنجم تولید ناخالص داخلی وجود دارد. جمعیت «پناهنده» 5.9 میلیون نفری وجود دارد که برخی از آنها در اردن، لبنان و سوریه زندگی می کنند و تشکیلات خودگردان ملی فلسطین بر حق بازگشت همه آنها تاکید دارد.
حمایت از «راه حل دو دولتی» برای پایان دادن به درگیری بین اسرائیل و فلسطینی ها به عنوان یک شعار خوب است. اما واقعیت این است که این اتفاق نمی تواند به زودی رخ دهد. اجرای این طرح آهسته و پرهزینه خواهد بود و نیاز به سرمایه گذاری خارجی هنگفت دارد و اصلاً مشخص نیست که آیا یک سیاست حتی در درازمدت جواب می دهد یا خیر.
گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد ایالات متحده «امیدوار» است که حماس شرایط جدید آتشبس پیشنهادی اسرائیل را بپذیرد، که اولین گام در مسیری طولانی خواهد بود.
ما می توانیم برخی از عناصر ضروری در این مرحله را بپذیریم:
-اسرائیل باید به طور منطقی بتواند احساس کند که امنیت آن تضمین شده است.
-نمایندگان فلسطین باید متقاعد شوند که روندی وجود دارد که می تواند به حاکمیت پایدار فلسطین منجر شود.
-حماس در شکل کنونی اش نمی تواند بخشی از معماری پس از جنگ باشد.
-فلسطینی ها به تعهدات واقعی و جدی سایر کشورهای عربی نیاز خواهند داشت.
-راه حل دو کشوری باید از یک فکر ایده آل گرایانه خارج شده و و الهام بخش روشی عملی برای تغییر وضعیت شود.